برچسبها:
هنر طراحی عمل عجیب هماهنگی ببین دست،چشم و مغز است. هر یک از اینها تابع تمرین و عادت هستند. پیشرفت بسیاری از هنرجویان در طراحی از طریق کنا گذاشتن عادت های بد و جایگزینی آنها با عادات مفید و جدید صورت می گیرد.
به طور مثال موقع طراحی به چه چیزهایی فکر می کنید؟می توانید آنها را به خاطر بیاورید؟ شاید فکرتان مغشوش باشد.شاید هم اصلا به چیزی فکر نکنید.اگر مثل بیشتر ماها باشید حتما فکر می کنید. گاهگاهی در ضمن کار با خودتان حرفهایی می زنید. این حرف زدن های با خود مانع کار شما هنگام طراحی می شود. اینکه این گفتگو به حال شما مفید است یا مضر بستگی به این دارد که گفتگوی شما کدامیک از دو نوع زیر است.
گفتگوی انتقادی:
"این دست درست نیست."
" پاها نمیتوانند اینطور قرار بگیرند."
"من هیچوقت پاها را نمیتوانم درست طراحی کنم."
"چرا من تا این حد در کشیدن صورت در زحمت هستم؟"
گفتگوی سودمند:
"آن شکل چه خصوصیاتی دارد؟"
"آیا خط آن شانه افقی است یا اندکی کج است؟"
"آیا خط کناری چقدر برآمدگی و فرو رفتگی دارد؟"
احتمالا تفاوت بین این دو گفتگو را حس می کنید و شاید بپذیرید که گفتگوی مفید بر گفتگوی انتقادی ترجیح دارد.در صورتی هم که عادت به گفتگوی انتقادی داشته باشیدترک آن مشکل نیست.
موقع طراحی به کجا نگاه می کنید؟آیا به طراحی خود نگاه می کنید یا به مدل؟اگر در مورد جواب به این سوال شک دارید از کسی بخواهید که مراقب چشمان شما باشد.آیا در این صورت آنها(چشمانتان) بیشتر به مدل نگاه میکنند یا به طراحی؟ این یک مسئله مهم و یکی از کلیدهای پیشرفت است.اگر چشمانتان بیشتر از طراحی روی مدل قرار گیرد بهتر طراحی خواهید کرد.چرا؟
عادات متداولی که از اهمیت طراحی می کاهد تمرکز بیش از حد روی کاغذ و توجه کمتر به مدل است.
مهارت شما در طراحی در صورتی پیشرفت خواهد کرد که روی مدل متمرکز شوید وتنها موقعی به کاغذ نگاه کنید که بخواهید خط ها را سر جایشان رسم کنید.
نگاه کردن، به خاطر سپردن، کشیدن خط
طراحی را می توان چنین تعریف کرد: به مدل نگاه کن و شکل یا محیط آن را مورد توجه قرار دهید؛؟آن شکل یا خط محیطی را برای لحظه ای به خاطر بسپارید، در حالی که در حافظه تازه است آن را به روی کاغذ بیاورید."نگاه کن به خاطر بسپار،بکش. نگاه کن به خاطر بسپار،بکش.متوجه باشید که نمی گوییم «راجع به آن فکر کن»
در واقع طراحی روندی است که معمولا، فکر و دانستن به کار گرفته نمی شود.
فردریک فرانک چنین می گوید:«دست باید چیزی باشد که بدون سوال همانند لرزه نگار چیزی را ضبط کند بدون اینکه معنی آن را بداند، هر قدر آگاهی شخصی طراح کمتر در کار دخالت کند طراحی او شخصی تر و متفکرانه تر خواهد بود.»
طراحی چشم بسته
می توان عمل ، نگاه کن ، به خاطر بسپار،بکش را فشرده و یکجا انجام داد و ما آن را طراحی چشم بسته می نامیم.برای انجام چنین کاری دست شما در حالی که چشمانتان به مدل دوخته است به طراحی ادامه می دهد. این امر همانند زمانی که می نویسید عملی خودکار می شود.ولی تا زمانی که به صورت عادت در نیامده باید خود را ملزم به اجرای آن کنید.
برچسبها:
بیشتر از چهل سال والنتینو گراوانی، که برای همه با نام والنتینو معروف است، یکی از برجسته ترین نامها در عرصه فشن است و تعدادی از زیباترین و برازنده ترین لباسهای شب و طرح های کلاسیک را خلق کرده است .
او در ماه می ۱۹۳۲ در وگرای ایتالیا متولد شد . والنتینو در کودکی به فشن، نقاشی و معماری علاقه زیادی داشت و استعداد بسیار زیاد او در طراحی، او را ترغیب کرد تا طراحی مد و زبان فرانسه را در آکادمی هنر میلان تحصیل کند . والنتینو هنوز نوجوان بود كه برای تحصیل در فشن به پاریس رفت ودر آنجا مهارت رقص و عشق او به تئاتر فرانسه افزایش یافت.
زمانی که او هنوز مشغول تحصیل بود ، توانست جایزه معتبری را برای طراحی مد از دبیرخانه بین المللی پشم (جایزه ای که اخیرا به یووز سینت لورانت و کارل لاجرفلد اهدا شده است) دریافت کند . این جایزه باعث شد تا او توسط طراح لباس جین دسز شناخته شود و در سالن مد او ، اولین شغل طراحی مد را در سال ۱۹۵۰ به دست آورد .
والنتینو پیش از آنکه با گی لارچ مشغول کار بشود ، پنج سال با جین دسز همکاری کرد، که در آنجا در میان سایر وظایفش با پرنسس آیرن گالیتزین نیزهمکاری می کرد . در سال ۱۹۶۰ او اولین مجموعه و سالن مد خود را در وای کُنداتی در رم راه اندازی کرد . او به موفقیتی فوری دست یافت و توانست الیزابت تیلور نکته بین را تحت تاثیر قرار بدهد که در آن زمان در ایتالیا هنرپیشه معروفی بود.
فیلم زندگی شیرین ( La Dolce Vita ) اثر فدریكو فلینی د ر سال ۱۹۶۰ ، موفقیت او را در زمانی که زنان در همه جا دوست داشتند از سبک لباس در فیلمها و همچنین از ستاره محبوب خود، آنیتا اکبرگ تقلید کنند تسریع کرد. پدیدار شدن والنتینو به عنوان یک زنانه دوز برجسته ، علی رغم این حقیقت که اساس کار او در رم بود نه در پاریس ، موجب شد تا طرح های بی نظیر او در بسیاری موارد مورد تحسین بسیار قرار بگیرد .
او برای دا منهای تمام قد خود مورد تمجید ویژه ای قرار گرفت ، امضای او "والنتینوی سرخ" ( &#۰۳۹;Valentino red) و علاقه او به کنتراست ساده بین سفید وسیاه بود . موفقیت او باعث شد که بوتیکی در پاریس ایجاد کند و برچسب مشهور را عرضه کرد . او در سال ۱۹۶۷ جایزه نایمان مارکوس را دریافت کرد و در سال ۱۹۷۰ نخستین شعبه لباسهای آماده خود را افتتاح کرد و بوتیکهایی در رم و نیویورک تاسیس کرد.
جوایز والنتینو همچنان ادامه داشت ، بالاترین مدال ممکن در ایتالیا Calvaliere di Gran Croce ، توسط رئیس جمهور کاسیگا به او اهدا شد .
در سال ۱۹۹۱ ، والنتینو به مناسبت جشن گرفتن سی امین سال فعالیت خود در فشن ، یک مهمانی سه روزه ترتیب داد که پنج میلیون دلار هزینه در برداشت . در میان ۱۶۰۰ مهمانی که از شام پر خرج شب آخر در ویلا مدیسی لذت می بردند ، نانسی کیسینجر، جینا لالو بریجید و الیزابت تیلور دیده می شدند . یک نمایشگاه هم با عنوان " سی سال سحر آمیز" برای تجلیل از والنتینو اجراشد که شامل تعدادی طرح بود که قبلا دیده نشده بود . این مراسم تجلیل مناسبی بود برای مردی که تعداد بیشماری لباس شب برای مراسم جایزه اسکار طراحی کرده است و همچنین بعضی از گرانترین لباسهای عروسی در دنیا را برای الیزابت تیلور ، جکی اناسیس ، کرتنی کاکس و جنیفر لوپزطراحی کرده است.
والنتینوبرای بعضی از فریبنده ترین افراد دنیا مثل : پرنسس مارگارت ، جولیا رابرتس و کلودیا اسچیفر لباس طراحی کرده است. موفقیت او همچنین شیوه زندگی برای او فراهم کرد که حتی با ثروتمندترین مشتریان خود برابری می کند . والنتینو با پوستی به رنگ قهوه ای سوخته و قفسه لباسهایی با مارک رالف لورن و ساویل رو و البته مارک خودش ، معروف است . در حقیقت او تجسم شخصیتی عالی مارک خود است . او خانه هایی در نیویورک ، نایتز بریج، کاپری، همچنین ویلایی در حومه رم و یک کلبه ییلاقی در گستاد ، یک کرجی ۴۳ متری و یک قصر رومی شش طبقه برای دفتر کار خود دارد. محدوده دوستان او هنرمندان برجسته ای هستند که او لباسهایشان را طراحی کرده است .
در سال ۱۹۹۸ والنتینو و شریک تجاری او جان كارلو جایمتی امپراطوری فشن خود را ۲۱۱ میلیون دلار فروختند.
برچسبها:
پرادا یک خانه ی مد معروف ایتالیایی ست که در اصل بنام برادران پرادا شناخته شده، و در سال ۱۹۱۳ توسط ماریو پرادا بنا شده است.
در سال ۱۹۷۸ نوه ی ماریو بنام موچا پرادا (Miuccia Prada) این کمپانی را به ارث برد و آن را به یکی از گرانقیمت ترین و معروف ترین مارکهای دنیا مبدل کرد.
موچا این موفقیت را مدیون شناخت بالایی که از مواد اولیه و کاربرد آنها دارد میباشد.
اولین آثار وی کیفهای ساده ی براقی بودند که از پارچه های نایلونی که از آن چترنجات ساخته میشود تهیه شده بودند، اما همین انتخاب ساده سکوی پرتاب وی گشت و بدنبال استقبال فراوان از کارهای او؛اولین نمایش مد را در سال۱۹۸۹ برگزار کرد.
امروز پرادا نه تنها یک مارک شناخته شده برای کیف و کفش است بلکه لباسها، عطر، لوازم تحریر، وسایل تزئینی، موبایل و بسیاری از وسایل ساخت این کمپانی نیز علاقمندان خود را در سراسر دنیا راضی نگه میدارد.
برچسبها:
روبرتو کاوالی متولد ۱۵ نوامبر ۱۹۴۰ در فلورانس ایتالیاست.او در یک خوانواده هنرمند و اصیل فلورانسی پرورش یافت و در انستیتوی هنری فلورانس تحصیل و تخصص خود را در زمینه ی رنگ آمیزی و نقاشی روی پارچه تکمیل کرد.
روبرتو کاوالی عاشق نوآوری و تجارب نوین است.در دهه ی هفتاد انقلابی را در صنعت رنگ آمیزی و نقاشی روی چرم ایجاد کرد و برای بنمایش گذاشتن هنر نوینش راهی پاریس و مشغول به همکاری با بزرگانی چون Hermès و Pierre Cardin شد.
در همان سال و برای اولین بار کلکسیون لباسهایش را بنام خودش در پاریس، رم و میلان روی صحنه میبرد.
جینهایی با استامپهای عجیب، لباسهای چرمی نقاشی شده و پارچه هایی با طرح پوست حیوانات، همه از نوآوریهای او میباشند.
روبرتو در سال ۱۹۸۰ با Eva Duringer ازدواج کرد و تا به امروز نه تنها بعنوان همسر بلکه بعنوان همکار و بازوی راست وی در کنارش ظاهر میشود.
روبرتو کاوالی همیشه در حال سفر است و در سفرهایش دوربین عکاسی را یک لحظه از خود دور نمیکند.
تمدنهای مختلف دنیا و مناظری که در طول سفرهایش میبیند الهام بخش وی در خلق کارهایش میباشند.
در ۱۹۹۸ لاین جوان پسند و ارزانتر Just Cavalli را ابداع و پس از آن لاینهای Angels & Devils مخصوص بچه ها و سپس Class Cavalli را ایجاد میکند.
طرحهای گلدار و طرحهایی از پوست حیوانات از معروفترین طرحهای کاوالی میباشند.
و هنرمندانی نظیر:مدونا،درو باریمور،شارون استون،جنیفر لوپز،گوینت پالترو،بیونسه نولز،چارلیز ترون،ویکتوریا بکهام،مایکل جکسون و... از علاقمندان کارهایش بوده و همیشه در مهمانی ها و بر روی فرش قرمز لباسهای او را انتخاب میکنند.
برچسبها:
زارا (به انگلیسی: ZARA) فروشگاه زنجیرهای است که در سال ۱۹۷۵ توسط آمانیکو ارتگا در اسپانیا کار خود را شروع میکند. مساحت هر فروشگاه حدود ۱۵۰۰ متر مربع است.
برند ِ زارا (ZARA) به شرکت اسپانیایی Inditex Group تعلق دارد که مالک برندهای دیگری از جمله Massimo Dutti , Pull and Bear , Stradivariuos و Bershka هم هست. تمامی این برند ها از دفتر مرکزی ایندیتکس گروپ واقع در Coruna در اسپانیا مدیریت می شوند.
در مارچ 2006 این کمپانی برند سوئدی Hennes & Mauritz یا همان H&M را هم خرید و به این وسیله به بزرگ ترین Fashion Retailer اروپا تبدیل شد. فقط برند زارا حدود 3100 فروشگاه در 70 کشور دنیا دارد. نکته جالب درباره ی برند زارا، بیزنس مدل بی نظیرش است. در جایی که نام های معروف دنیای مد، دیزاینهای جدیدشان را فصل به فصل و در واقع هر دو فصل یک بار- بهار و تابستان - پاییز و زمستان معرفی می کنند و حدود نه ماه برای بررسی و تحقیق و طراحی و تایید و تولید یک کلکسیون جدید وقت صرف می کنند، زارا فقط دو هفته زمان نیاز دارد تا همان پروسه را طی کند. با این روش، زارا سالانه حدود ده هزار طرح جدید به بازار مد عرضه میکند که رقم بی نظیری است.
چطور امکان دارد دو هفته ای طرح های جدید را طراحی و تولید کرد ؟! زارا سیستمی دارد که تمام مدیران فروشگاههایش در سراسر دنیا را موظف می کند هر شب بعد از اتمام ساعت کار، فروش روزانه خود را بررسی کنند و به دفتر مرکزی اطلاع دهند که کدام آیتمها بیشتر فروخته شده اند و کدام آیتمها اصلا خریده نشدهاند. این اطلاعات در دفتر مرکزی گردآوری و دسته بندی و آنالیز میشود تا معلوم شود که یک آیتم چرا اصلأ فروخته نشده و دلیل محبوبیت آیتم دیگر چیست. هیچ آیتمی اگر فروش نرود بیش از یک هفته روی طبقات فروشگاههای زارا باقی نمیماند، جمع آوری و انبار میشود برای استفادههای بعدی. مدیرعامل این کمپانی آقای آرمانیکو اورتگا اعتقاد دارد که لباسها هم درست مثل مواد غذایی تاریخ مصرف دارند و نمیشود برای مدت طولانی روی طبقات فروشگاه نگهشان داشت. گروه طراحی زارا که از تعداد زیادی طراح تشکیل شده آیتمهای جدید را در عرض چند روز طراحی میکنند، پارچهها انتخاب میشوند، الگوها تهیه میشوند و محصولات در کارخانههایی که در شمال پرتغال واقع شدهاند تولید میشوند. این کمپانی سیستم توزیع بسیار قویای هم دارد که محصولات را به سرعت در اروپا و دیگر نقاط دنیا پخش میکنند. جالب است بدانید که قیمت، کیفیت و طرح محصولات زارا در هر کشوری با کشور دیگر متفاوت است. طبق یک تجربه در پاریس محصولات زارا تقریبا سه برابر قیمت مادرید فروخته میشوند ولی کیفیت شان بهتر است. یکی از دلایل محبوبیت محصولات این برند همان قیمتهای پایین و مناسبش است که همراه با تنوع طرحها، این برند را بین خانم ها و گاهی هم آقایان محبوب میکند. بگذریم از اینکه در ایران آیتمهای بنجل و ایراد دار این برند را به چندین برابر قیمت میفروشند و تقریبا به برند گران قیمت و لوکسی تبدیل شده. قیمت هایی که در ایران روی آیتمهای این مارک می گذارند گاهی واقعا خنده دار است.
مدل بازاریابی و تبلیغات این برند هم در نوع خودش بی نظیر است. زارا برای معرفی محصولاتش از بیلبوردهای عظیم و صفحات براق و رنگی مجلات مد استفاده نمیکند. تبلیغ تلویزیونی هم ندارد. از چهرههای معروف دنیای سینما و موسیقی هم استفاده نمیکند. به جای همه اینها، زارا از ویترینهای فروشگاههایش که همه جای دنیا در یک زمان یک شکل هستند و بدنه کامیونهای حمل لباسهایش برای تبلیغ و نمایش طرحهای جدید بهره میگیرد. میلیونها دلاری که زارا این راه پسانداز میکند برای گشایش فروشگاههای جدیدش صرف میشود.
(در ایران شعبه ندارد)
برچسبها:
برند ایتالیایی میو میو Miu Miu یکی از زیر مجموعههای برند مشهور ایتالیایی پرادا است
PRADA که در سال ۱۹۹۳ و توسط یکی از اعضای خانواده پرادا به نام میوچیو پرادا راهاندازی شد. نام این برند برگرفته از نام مدیر و ایجاد کننده این برند است. این برند با استفاده از مدلها و مانکنهای مشهور و به مدد طراحی عالی محصولاتش ظرف مدت کوتاهی که از عمرش میگذرد برای خود اعتباری دست و پا کرده و مشتریان پر و پا قرص خود را از بین مشاهیر به دست آورده است. این برند در بسیاری از کشورهای دنیا شعبه دارد و معمولا شعبههای خود را در هتلها مستقر میسازد.
در سال 1913ماريو پرادا و برادرش مارتينو، يک خانه مد در ميلان ايتاليا بنا کردند و نام آن را Fratelli Prada يا همان (برادران پرادا) گذاشتند. آنها در ابتدا چمدانهاي بزرگ و کيفهاي دستي چرمي توليد ميکردند و سپس به تهيه لباسهاي بسيار شيک و زيبا از جنس چرم براي افراد ثروتمند پرداختند.
ماريو علاقهاي به استخدام زنان نشان نميداد و عقيده داشت آنها نبايد نقشي در شرکتش داشته باشند، لذا زنان خانواده پرادا را از ورود به دفتر خود منع ميکرد. جالب آنكه پسر ماريو نيز هيچ گاه به کمک پدر نرفت و حتي پس از بازنشسته شدن ماريو، دخترش لوئيزا جانشين او شد و براي مدت 20 سال اين شرکت خانوادگي را اداره کرد.
در سال 1978موچيا پرادا (Miuccia Prada) دختر لوئيزا، اين کمپاني را به ارث برد و آن را به يکي از گرانقيمتترين و معروفترين مارکهاي دنيا مبدل کرد.
او در ملاقاتي که با (پاتريزيو برتلي (طراح ايتاليايي که در سن 17 سالگي تجارت چرم خود را آغاز کرده بود داشت، به پيشنهادهايش علاقهمند شده بود و پس از به دست آوردن شرکت، با بهکارگيري پيشنهادهاي او، برتلي را به مدير کاري خود تبديل کرد. اولين توليدات موچيا کيفهاي ساده براقي از پارچههاي نايلوني مخصوص ساخت چتر نجات بودند که ماريو از آنها به عنوان روکش چمدان استفاده ميکرد.
آنها در ابتدا به دليل تبليغات کم و قيمت بالا، فروش پاييني داشتند؛ اما با ادامه توليد، تبليغات را نيز آغاز کرده و همچنين شروع به عمدهفروشي محصولات خود در فروشگاههاي بزرگ اروپا کردند.
در سال 1983پرادا دومين شعبه خود را در ميلان و در پاساژ شيشهاي (ويتوريو امانوئل گالري)افتتاح کرد که بسيار مدرن و چشم نواز بود. يک سال بعد پرادا با معرفي کولهپشتيهاي نايلوني خود و افتتاح خط توليد کفش، شروع به تاسيس شعبههايي در فلورانس، پاريس، مادريد و نيويورک کرد.
در سال 1985 استقبال فراوان از کيفهاي دستي موچيا، سکوي پرتاب وي شد. او اولين نمايش مد لباسهاي شب را در سال 1989 برگزار کرد. موچيا با استعداد ذاتي که از پدربزرگش ماريو به ارث برده بود، توانست طرحهاي تجملي و زيباي خود را به بازار ارائه کند. او طرحهاي شيک و زيبايي براي لباسهاي مردانه و زنانهداشت و لوازم با کيفيت خود را در يک قالب هماهنگ با بازار عرضه ميکرد.
موچيا اين موفقيت را مديون شناخت بالاي خود از مواد اوليه و کاربرد آنها بود و ميگفت: «پارچه، پارچه است. آن چه ميتواند شما را به عنوان يک طراح خلاق به ديگران معرفي کند اين است که چگونه پارچهها را با هم ترکيب کنيد و در قالب يک لباس به ديگران نشان دهيد.
اين موفقيت زماني که دنياي مد توجه ويژهاي به کيفيت توليد، مواد اوليه مرغوب و رنگهاي جذاب پرادا داشت، دوچندان شد.
در سال 1992 آنها برند (ميو ميو) را براي جوانان و افراد مشهور روانه بازار کردند و در سال بعد جايزه ويژه توليد لوازم جانبي را از شوراي طراحان مد ايتاليا دريافت کردند. از آن پس توليد لباسهاي مردانه نيز در پرادا آغاز شد و طراحي لباسهاي مراسم اسکار نيز در زمره کارهاي پرادا قرار گرفت.
در سال 1998 وقتي برتلي 10 درصد از سهام گوچي را خريداري کرد، تحليلگران بر اين باور بودند که پرادا قصد دارد گروه گوچي را از آن خود کند. برتلي با فروش سهم خود به « برنارد آرنالت »، رييس گروه لويي ويتان، به اين شايعهها پايان داد، ولي از سوي ديگر شروع به خريد شرکتهاي ديگر و ادغام با آنها براي گسترش پرادا شد. خريد 51 درصد سهام « هلموت لانگ » در نيويورک، به دست آوردن شرکت « جيل ساندر » در آلمان، « کمپاني چرچ » در انگلستان براي توليد کفش و گروه دريگو براي توليد عينک از جمله اين اقدامات بود.
برچسبها:
در 2 دسامبر 1946 «جياني ورساچه» در رجيو کالابريا ايتاليا به دنيا آمد. در زمان کودکي جياني، مادر او با درآمد کارگاه خياطي کوچک خود، خانواده اش را اداره ميکرد.
وي همراه برادر بزرگترش سانتو و خواهر کوچکترش دوناتلا در کنار پدر و مادر خياط خود فرانسيسکا، بزرگ شد. جياني همه چيز در مورد خياطي و دوختن لباس را خيلي زود از مادر خود آموخت و توانست به وسيله علاقه و ذوق ذاتي خود اولين لباسها را طراحي کند و در مزون مادرش به فروش برساند. بعد از آن ورساچه آموزشهاي تکميلي حرفهاي در زمينه طرح آمادهسازي و تهيه پارچه ديد. او اولين موفقيت خود را زماني نشان داد که طرحهايي براي کلکسيون فيوري فيورنتينا، که يک کمپاني ايتاليايي در سال 1972 بود، فرستاد.
ورساچه تا قبل از سن ۲۵ سالگي در زمينه معماري تحصيل ميکرد و سپس به قصد طراحي لباس به ميلان رفت و بدون ديدن آموزش آکادميک و رسمي، مجموعههايي را براي مارکهاي ايتاليايي دي پاريسي، جني، کلاگان، آلما و سپس در سال 1974 براي مارک کامپليس طراحي کرد. وي اولين مجموعه لباسهاي چرمش را در سال 1975 به نمايش گذاشت و در سال 1978 نخستين بوتيک خود را به وسيله دلااسپيک در ميلان افتتاح و نخستين مجموعه لباس زنانه را تحت نام خودش ارائه کرد. البته هنوز براي تکميل مجموعه خود، ساير مارکها را نيز عرضه ميکرد.
بهتدريج ورساچه توانست مارک اختصاصي خود را به عنوان يک برند مطرح کند. وي همه چيز را در مورد رنگ، جنس، برش و دوخت پارچهها ميدانست.
او در سال 1982 موفق به دريافت جايزه چشم طلايي به خاطر بهترين طراحي لباس زنانه در پاييز و زمستان شد.
خيلي زود طرفداران سبک ورساچه زياد شدند و بوتيکهاي ديگر به اين نام در سطح دنيا شروع به کار کردند. در سال 1985 ورساچه مارک Instante را در امپراتوري مد دنيا قرار داد. اين مارک مشابه سبک او در خياطي و طراحي زنانه، سطح بالا بود، اما با هدف طراحي براي جوانترها و افرادي که توانايي مالي کمتري دارند، ايجاد شده بود.
«پيراهنهايي براي انديشيدن» نام نمايشگاهي بود که به کارهاي گذشته ورساچه نگاه ميکرد و در سال 1989 در ميلان برگزار شد. در همان سال ورساچه نخستين مجموعه طراحي زنانه سطح بالاي خود را ارائه کرد. سبک ورساچه به علامت تجاري مخصوص خود او تبديل شد. ورساچه براي رنگها، پارچهها و برشهاي گيرا و جذاب خود مشهور بود. ورساچه هنگام طراحي محصولات جديد، تنها يک طرح مبهم از انديشه و تصورات خود را ارائه ميکرد، سپس دستياران او مسوول تبديل اين ايدهها به لباسهاي قابل پوشيدن بودند. از زماني که ورساچه يک خريدار پارچه بود، هميشه از سفر کردن لذت ميبرد. او در طرحهاي جديد خود، تاثيراتي که از مسافرتهاي خود کسب ميکرد را با يکديگر ميآميخت.
در سال 1986 رييسجمهور وقت ايتاليا لقب شواليه هنر را به جياني ورساچه اهدا کرد. در سال 1991 کمپاني ورساچه ادکلن ورساچه را وارد بازار کرد. جياني در سال 1993 جايزه اسکار مد را به خود اختصاص داد و در سال 1995 به نيويورک رفت و اولين شعبه ورساچه در آمريکا را افتتاح کرد. در همين سال عنوان خلاقترين طراح لباس را از منتقدين بلژيک به دست آورد.
در پانزدهم جولاي سال 1997 جياني ورساچه ۵۰ ساله، جلوي کاخ محل سکونت خود در ميامي فلوريدا هدف شليک گلوله اندرو کونانن قرار گرفت که منجر به مرگ وي گرديد. کونانن يکي از قاتلان زنجيرهاي تحت تعقيب پليس FBI بود كه در مدت سه ماه، پنج نفر را به قتل رسانده بود و جياني ورساچه آخرين آنها به حساب ميآمد. هشت روز پس از قتل جياني، اندرو با شليك گلوله دست به خودكشي زد.
بسياري از طراحان اعتقاد دارند که با مرگ ورساچه، نه تنها ايتاليا بلکه تمام دنيا يکي از نوگراترين هنرمندان خود را از دست داد. فرانكو زفيرلي دوست صميمي جياني ميگويد: «ورساچه نجاتدهنده هاليوود از گودال يکنواختي و روزمرگي بود.» شهرداري ميلان در بزرگداشتي که براي او در سال 2007 گرفته بود، اعلام کرد در قدرداني از فعاليتهاي اين نابغه مد و طراحي، خياباني را در مرکز پايتخت صنعتي ايتاليا به نام جياني ورساچه نامگذاري خواهد کرد.
در سپتامبر 1997 برادر جياني، سانتو ورساچه مديريت کمپاني ورساچه را به عهده گرفت.
خواهرش، دوناتلا ورساچه هماکنون سرپرستي تيم طراحي اين شرکت را بر عهده دارد. او قبلا در موقعيتي مشابه براي مارک ورسوز طراحي ميکرد. آلگرا، دختر او وارث منحصر به فرد جياني ورساچه است که بنا بر وصيت جياني مالک 50 درصد از سهام ورساچه شد. دانيل پسر دوناتلا، وارث مجموعههاي نقاشي جياني است. عمارتهاي بزرگ ورساچه در شهر کومو ايتاليا، ميامي و نيويورک بخشي از دارايي او است.
جمله معروف «اعتقاد عميقي به اين حقيقت دارم که خلاقيت زاييده تنش و بحران ايدهها است» از دوناتلا ورساچه است. دوناتلا که ده سال از برادر خود جياني کوچکتر بود، هميشه تحتتاثير برادر خود قرار داشت. زماني که 11 ساله بود، لباسهايي را ميپوشيد که جياني مخصوص او ميدوخت. زماني که جياني در اواسط دهه 70 به فلورانس نقل مکان کرد تا شغلي را در طراحي لباسهاي کشباف آغاز کند، دوناتلا دريافت که او هم مانند برادر خود به دنياي مد اشتياق دارد. او يک سال پس از مرگ جياني، نخستين مجموعه طراحي زنانه سطح بالاي خود را براي سالن ورساچه در هتل ريزا پاريس به نمايش گذاشت.
گفته ميشود که دوناتلا نخستين طراحي است که به جاي استفاده از مدلهاي ناشناس و غيرمعروف، از افراد مشهور و برجسته استفاده کرد تا لباسهاي او را بر راهروهاي نمايش و ساير رسانههاي عمومي مانند تبليغات، به دنيا نشان بدهند. دوناتلا اکنون يکي از طراحان ثروتمند و برجسته جهاني و در حال حاضر نايب رييس گروه ورساچه و رييس طراحان شعبه مد ورساچه است. او 20 درصد از سهام کل ورساچه را دارا است.
امپراتوري ورساچه به يک تجارت خانوادگي بدل شده است که يکي از نمادهاي آن، بلندترين هتل دنيا، برج العرب در دبي است که به مجموعه وسيعي از مبلمان و تختهاي ورساچه در اتاقهاي لوکس و گرانقيمت خود مجهز شده است.
برچسبها:
جورجیو آرمانی طراح لباس ایتالیایی است که بیشتر به خاطر طراحی پوشاک مردانه شناخته شده است. او شرکت خود،آرمانی را در سال ۱۹۷۴ بنیان گذاشت و در آستانه قرن بیست و یکم بهعنوان موفقترین طراح از ایتالیا فراتر رفت.در سال ۲۰۰۰ مجله فوربز، جورجیو آرمانی را به عنوان موفقترین طراح دنیا معرفی کرد. در سال ۲۰۰۱ این مجله او را در لیست اعضای جدید مد و در ردیف نوزدهم قرار داد.
او یکی از معروفترین و موفقترین طراحان و سرمایه گذاران حال حاضر دنیاست.ثروت وی طبق آمار مجله ی فوربس بالغ بر ۴.۵ میلیارد دلار است و وی پس از رالف لورن،ثروتمندترین طراح لباس دنیاست.
او کارش را در فروشگاه لاریناسنته به عنوان طراح ویترین آغاز کرد و سالها به این کار ادامه داد تا اینکه توسط نینو چروتی طراح معروف آن زمان دعوت به همکاری شد.
بعد از گذشت ۱۰ سال از همکاری او با چروتی و ارائه ی طرحهای مختلف برای این کمپانی،به فکر افتاد که لباسهایی با استیل و تحت نام خودش ارائه دهد.و در سال ۱۹۷۵ این ایده را عملی نمود و بدین شکل پایه های امپراطوری آرمانی بنا نهاده شد. نوع طراحی های او منحصر بفرد و تا حد زیادی مردانه است،بطوری که در کلکسیون لباسهای زنانه ی وی نیز کت و شلوار عناصری تفکیک ناپذیر هستند.آرمانی در کارهایش بیشتر از رنگهای سرد استفاده میکند،و به جرات میتوان گفت که رنگ خاکستری را در مد مدرن او جاودانه ساخته است.
در ۱۹۸۰ با طراحی لباسهای فیلم ژیگولوی آمریکایی توانست استیلش را به جهانیان و در سطح وسیعی بشناساند.
او همواره در کارهایش نگاهی عمیق به استیل شرقی دارد و از تلفیق آن با سبک مدرن،شاهکارهایی خلق میکند که شوهای لباس او را تبدیل به نمایش هایی باشکوه و مسحور کننده مینماید.
بدون اغراق میتوان گفت که او پرطرفدارترین و مردمی ترین استیلیست دنیاست ،چراکه لباسهای او فقط به طبقه ی خاصی تعلق ندارند و طرفداران او،در هر سن و موقعیت اجتماعی همه ی محصولات او را اعم از کیف و کفش،جین و تی شرت،کت وشلوار،عطر،موبایل و ...استفاده میکنند.
آرمانی پس از فعالیت مختصری در پزشکی و عکاسی، تنها بر حسب اتفاق وارد صنعت مد شد.او پس از آنکه در سال ۱۹۷۵، دیگر تولیدات مربوط به صنعت طراحی لباس با برند «جورجیو آرمانی» را عرضه کرد، در سال ۱۹۸۱ نخستین سری فروشگاههای فروش ارزانتر و بازار بزرگ آرمانی و در سال ۲۰۰۰ بخش لوازم آرایشی را راهاندازی کرد. امروزه شرکت آرمانی شامل ۲۰۰۰ مرکز فروش جهانی با فروش سالیانه بیشتر از یک میلیون دلار است.
برچسبها:
Fendiیک خانه مد ایتالیایی است که در سال ۱۹۲۵ توسط ادواردو و آدله فندی بنا نهاده شد.این دو، کیف سازانی بودند که کار خود را در رم آغاز نموده و طی دو دهه توانستند محصولات خود را به جهانیان بشناسانند.
در سال ۱۹۴۶ بنیانگذاران این مارک اداره ی خانه مد خود را به دست کارل لاگرفیلد(که هم اکنون طراح شانل نیز میباشد) سپردند.
در سال ۱۹۶۶ لوگوی این مارک که به صورت دو حرفF در کنار هم میباشد ارائه شد و در همان سال با پشتکار و خلاقیت لاگرفیلد، اولین کلکسیون این مارک معرفی شد و شعباتی نیز در آمریکا و ژاپن افتتاح شدند.
این مارک تا به امروز نیز در سایه طراح قدرتمند خود، همه ساله با ارائه طرحهای زیبا و جذاب،علاقمندان خود را راضی نگه میدارد.
برچسبها:
در سال ۱۸۹۸ گوچیو گوچی (Guccio Gucci) شهر فلورانس در ایتالیا را به مقصد لندن ترک کرد و مدتی مدیریت یک هتل را به عهده گرفت .
در آنجا بود که مجذوب چمدانه ای متنوعی شد که توسط مسافران حمل میشد. در سال ۱۹۰۵ او به ایتالیا بازگشت و شروع به فروختن زین و خورجین کرد که موفقیت فراوانی در پی داشت .
پس از مدتی او مغازه ای باز کرد و در آن به فروش کالاهای چرمی و لوازم تزیین شده با نقوش سوارکاری پرداخت. در سال ۱۹۳۲ گوچی نوعی کفش راحتی ابداع کرد این تنها کفشی است که به موزه هنرهای معاصر نیویورک راه یافته است.
در سال ۱۹۳۸ اولین بوتیک گوچی در در خیابان Condotti رم که یکی از معروفترین خیابان های آن زمان در زمینه مد میباشد،افتتاح شد و بوتیک های دیگر یکی پس از دیگری در سراسر شهرهای جهان گشایش یافتند . پس از معروفیت در اروپا، در سال ۱۹۴۵ گوچی وارد امریکا میشود و با جذب مشتریانی نظیر گریس کلی، ژاکلین کندی، ادری هیپورن و… تبدیل به یک مارک جهانی میشود.
تمامی این مراکز توسط پسران گوچی به نامهای آلدو (Aldo ) یوگو (Ugo ) و رودولفو (Rodolfo) اداره میشد.
در سال ۱۹۵۳ گوچی مرد و مدیریت گوچی به پسرانش رسید .در سال ۱۹۸۳ رودولفو به علت بیماری سرطان فوت کرد و پسر او به نام ماریزیو (Maurizio) سهم او را به ارث برد و جای اورا گرفت. ماریزیو در سال ۱۹۸۹ مدیریت گوچی را به عهده گرفت پنجاه درصد سهام شرکت به او تعلق داشت و پنجاه درصد دیگر به شرکت اینوست کروپ Investcrop از کشور بحرین فروخته شد .
در طی دهه ۱۹۹۰ اختلافات فراوانی بین این دو شریک بروز کرد و کار به دادگاه کشیده شد . در سال ۱۹۹۱ شرکت گوچی بیش از ۳۷ میلیون دلار ضرر کرد که شوک بسیار بزرگی برای مالکان آن بود.
در سال ۱۹۹۲ تام فورد (Tom Ford) به گوچی پیوست و به همراه معاون اجرایی شرکت دام ملو (Dwen Mello) از طریق کاهش محصولات و ساماندهی دوباره شرکت هزینه ها را کاهش دادند. تا سال ۱۹۹۴ وضع مالی شرکت بهتر شد . گالش چوبی و چرمی طراحی شده توسط تام فورد بسیار مورد استقبال قرار گرفت .
ماریزیو گوچی در سال ۱۹۹۵ به قتل رسید و همسرش مجرم شناخته شد .
مجموعه های ارایه شده توسط فورد در سالهای بعدی موفقیت های فراوانی برای شرکت گوچی به دنبال داشت و اوضاع را به کلی دگرگون کرد . گوچی روز به روز بهتر شد و فورد کفایت و شایستگی خود را به اثبات رساند . حالا دیگر گوچی یکی از سود آورترین خانه های مد در ایتالیاست .
در سال ۲۰۰۱ گوچی تحت مدیریت فورد ، استلا مک کارتنی Stella Macartheny را تامین مالی کرد تا از مارک خودش استفاده کند و او هم اولین مجموعه بهاری- تابستانی خود را در سال ۲۰۰۱ ارایه کرد.
گوچی همواره مورد علاقه بسیاری از هنرپیشگان سینمایی و افراد مشهور بوده است جکی اناسیس ، سوفیا لورن ، الیزابت تایلور و مدنا از جمله مشتریان گوچی بوده اند .
در نوامبر ۲۰۰۳ تام فورد اعلام کرد هنگامی که قراردادش با گوچی به پایان برسد این شرکت را ترک خواهد کرد . او آخرین مجموعه خود را در فوریه ۲۰۰۴ در میلان عرضه کرد .
در سال۲۰۰۴ در شبی که چارلیز ترون Charliz Theron جایزه اسکار بهترین هنرپیشه زن برای فیلم هیولا را دریافت کرد لباس طراحی شده توسط تام فورد را بر تن داشت .
در مارس همان سال خانم الساندرا فاسچینتی ( AlessandraFacchinetti ) به عنوان مدیر جدید گوچی منصوب شد . او در سال ۲۰۰۰ به گوچی پیوست و ۴ سال در کنار فورد کار کرده بود و در این مدت بود که فورد به استعداد درخشان وی در طراحی لباس های فاخر شب پی برد.
خانم الساندرا فاسچیینتی اولین مجموعه خود را در سپتامبر ۲۰۰۴ در میلان ارایه کرد . بعد از گذشت یک سال وی به خاطر عدم توافق با مدیریت شرکت استغفا داد و فریدا جیانینی (Frida Giannini) جای او را گرفت . جیانینی هم اولین مجموعه لباس های بهاری – تابستانی خود را در سپتامبر ۲۰۰۵ به نمایش گذاشت و تا به امروز بعنوان طراح گوچی مشغول به کار می باشد.
طبق نظر سنجی انجام شده توسط موسسه تحقیقات علمی تجاری نیلسن گوچی به عنوان مطلوب ترین و محبوبترین مارک فشن دنیا برگزیده شد.
در سال ۲۰۰۶ با درآمدی بالغ بر ۷،۶ میلیارد یورو پس از لویی ویتون و شرکا، در مقام دومین مارک پرفروش قرار میگیرد.
این شرکت از ۲۵ هزار نفر مصرف کننده و خریدار آنلاین از میان ۴۸ کشور دنیا نظر سنجی کرده است در این نظر سنجی از هر ۵ نفر یک نفر گفت که اگر پول این مارک مساله ای نباشد محصولات گوچی را خریداری خواهد کرد.
برچسبها:
.::. Weblog Themes By Night Skin .::.